ــــــ خماری و هر چه که هست!

ساخت وبلاگ

حال مرا فقط یک عدد خمار درک می کند، که معتاد شده به صبح بخیر گفتنت که معتاد شده به والا گفتنت که معتاد شده به نگرانیِ به خانه رسیدنت که معتاد شده به از سر و کول بالا رفتنت!

رابطه ی مضحکی است آنچه که بین من و تو در می گذرد، آنچه که مرا به تو گرفتار کرده است، آنچه که مرا اینچنین نئشه می کند از دیدنت و خمار می کند از ندیدنت!

دلم می خواهد زنگ بزنم به اولین ساقی ممکن و سفارشت بدهم و بگویم یه بسط از آنها بیاور که بی باده کند جانِ مرا مستــــــ ولی راستش را بخواهی من پاستوریزه تر از این حرف ها هستم که درون گوشی ام شماره ی ساقی سیو داشته باشم و من نهایت خلاف سنگینم سیو کردن شماره ی یکی از بچه های دانشگاه است که هکر است!

بالا بروی، پایین بیایی من درون خماری نبودنت و ندیدنت دست و پا میزنم و راستش هیچ کس نمی آید مرا به تخت ببندد تا رها شوم تا آزاد شوم تا ولو شوم تا آرام شوم، یکی هم که می خواهد مرا به تخت ببندد زورش نمی رسد و مرا فقط با زور بازوی توانمند می توان مهار کرد!

می شود یک عدد بسط از خودت به ما برسانی؟ پولش را بزن به حساب، در آخر یکجا تسویه ات می کنم!

طریقة العشق...
ما را در سایت طریقة العشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6farvand9 بازدید : 211 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:23