مستی از عشق نکو باشد و بی خویشتنی

ساخت وبلاگ

شبیه آتش کوچکی که هر بار دیدنت نفت و الکلی است بر پیکره ی این آتش و من هر بار بیشتر گُر میگیرم و هی گُر میگیرم وباز گُر میگیرم و مگر یک آدم چقدر می تواند گُر بگیرد گل من؟ آنوقت هیچ آتش نشانی ای نمی تواند مرا خاموش کند در کل شهر!

در من حسی همچون اشتیاق در حال اشتعال است و همچنان تا میگی سلام فقط با یک کلام یه جوری واکنش میدم انگاری جدی جدی جز تو نمیبینه چشام!

و من چقدر لوس و بی مزه شدم، منی که همه عاشقانه ها را به تمسخر میگرفتم و حال اگر کسی عاشقانه ام را به سخره بگیرد بد جوری دایورتش می کنم و من چیزی برای دایورت ندارم ولی خب از یک سری مشاعات مدد خواهم جست چرا که دیگر بهتر است داشته ها و نداشته هامان را به اشتراک بگذاریم نظر موافقت چیست؟

من هنوز بند بند وجودم از کنار گوشم که انگشت تو نوازش کرده گزگز می کند و هی دارد گزگز می کند و هی دارد گزگز می کند  و من این گزگز را با یک عدد مازراتی دو هزار و شانزده ی گرن کابریوی صفر کیلومتر هم عوض نمی کنم و من همش میخواهم گزگز کنم و من عاشق گزگز هستم...

نوشته ی بالا سی و پنج خط بود که همه اش را با دکمه ی بک اسپیس به فاکِ فنا دادم....

اُنلی دیس اند نو مور_______ 

طریقة العشق...
ما را در سایت طریقة العشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6farvand9 بازدید : 197 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:23